آقا محمد سجادآقا محمد سجاد، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 4 روز سن داره

قهرمان شکست ناپذير...

من محمدسجاد مکرمی هستم... یک قهرمان شکست ناپذیر...

من اومدم...

سلام به همگي١ من بالاخره اومدم. اومدم به عالم ماده! انقدر خوشحالم که حد نداره. حدود 7 ماهه ديگه ميخام وارد دنيا بشم؛ من «دنيا رو خيلي دوست» دارم، آخه: « دنيا براي انسان نه فقط به عنوان محل عبور بلكه به عنوان محلي براي شكوفايي استعدادها و تعيين كننده چگونگي حضور در سراي جاويدست.» خدا را شکر مي کنم که وارد اين قسمت از عالم شدم. هورااااااااااااااا. من کلي کار دارم که بايد انجام بدم. بعدا شما رو با کارهام آشنا مي کنم. ...
30 خرداد 1391

اولين ماه رجبِ در دنيا

سلام به همگي 138 امروز برگشتم به اولين نوشته هاي پسرم محمدسجاد. وَه که همه اش از جنس نور بود. ماه رجب سال پيش 2 ماهي بود که دلِ ما در خدمت آقا پسر گلمان بود. تمام اعياد رجبيه را با هم به جشن و پايکوبي نشستيم. دعاهايي کرديم که ظرف تقدير و زندگي مان را متحول کند. خدايا! در اولين ماه رجب که محمدسجاد در دنيا حاضريِ خودش رو زده. ازت ميخام که از زمره ي محبّين خودت قرارش بدي. که محبّ،​هيچ گاه در مقابلِ​ محبوبش نه تنها دست از پا خطا نمي کنه ؛​ که از جان و آبروش هم مي گذره. و به برکتِ اين کوچولوي عاشق، ما رو هم در اين سفره ريزه خوار قرار بده. آمين ...
30 خرداد 1391

نامه من به مامانم

سلام به همگي 137 مامانِ​خوبم سلام! من در اين دنيا فعلا فقط شما رو ميشناسم و فقط با شما به اين شدت ارتباط دارم. محبتي که بهم داري رو با تمام وجود مي فهمم. حالي که داري؛​از نشاط و خنده گرفته تا گريه و غصه، تا استرس و .... همه و همه موقعي که به من نانا مي دي بهم منتقل ميشه. دقت کن ماماني! اون موقع هايي که پر انرژي و شاداب و خوش حال هستي من قبراق ترم، روبراه ترم، حالم عالي تره. مامان جونم! مي دونم که خيلي سخته که م همه ش بغلت باشم و ديگه نه دستي برات مونده نه گردني! اما قول مي دم که يه ذره ديگه تحمل کني اثرات و ثمراتِ شکوفاييِ​من رو در آينده خواهي ديد. مامانيِ​عزيز دلم! وقتي که با بابايي دل مي...
28 خرداد 1391

لاله و لادن

سلام به همگی ١٣٦ لاله و لادن را یادتان هست؟! جدیداً محمدسجاد انقدر می چسبد به من، که قاطی می کنم الان من لاله هستم یا محمدسجاد؟! خدایا از این چسبندگیِ محمدسجاد به من(مادرش)، چسبندگی به محبت خودت و دوستان خاصه ت را حاصل کن. ...
26 خرداد 1391

خانواده من

سلام به همگي 50 امروز مادرم برايم داستان يک خانواده اي را تعريف کرد که به اهل معروفند. اهل بيت . اهل الله. آلُ الله. خيلي خانواده خوبي بودند، همه شان وقف بودند براي خدا. همه کارشان، فرياد «هو الله احد» بود. تک تک شان،​ از کوچک تا بزرگ، براي او در تکاپو بودند. انگار با وجودشان عجين مانده بود آنچه که برايش عهدشان را محکم بستند و لبيک بلي سر دادند. من به اين نتيجه رسيدم که بايد وارد جمع شان شوم تا،​ تا ابد همراهشان بمانم. مي آيم تا بمانم با آنها با او.   ...
24 خرداد 1391

7 تا 10 هفته دیگه

سلام به همگی ٤٧ دیگه حدودا وارد 30 هفتگی زندگیِ درون دلیِ مامانم شدم. کم کم دیگه قراره بیام و دنیا رو منور کنم.  کلی کار دارم که باید انجام بدم. قراره بابا و مامانم که بهترینن توو عالم، تمام شرایط رو فراهم کنند تا من محبت به خدا که با اون متولد میشم، توی دنیا زیاد و زیاد تر بشه. و به شکوفایی برسه. واسه همینه که ذوق دارم که بیام. میخام بفهمم که چطوری میشه «غیر از خدا، هیچ چیز مهم نباشه، در عین حال که مهمه و لازمه ی زندگی کردن در دنیا» اولین متنی که نوشتم رو خیلی دوستش دارم. خواستید میتونید بخونیدش. برای بابای قوّام و قهرمانم مامان صالح و قانت و محافظ غیبم خواهر-برادرهای پاک دیگم که قراره بعدا بیان، یک ...
24 خرداد 1391

شوق پرواز

سلام به همگی 48 وقتی جمعه شب ها فیلم « شوق پروازِ شهید عباس بابایی » رو می بینم به وجد میام. طوری که دلم میخاد پرواز کنم، با روحم با جسمم با تمام قوای وجودیم! وقتی با تک تک کارهاش، نشون میده که عاشق پرواز و رسیدن به خداست... میخام برم بپرم توو بغلش و هی ماچش کنم. من الا پیش اونم. نشستم کنار عباس آقای بابایی. میخام با خودم بیارمش به دنیا! تا باهاش زندگی کنم، تا باهاش همیشه ذوق پرواز داشته باشم. من می توانم.... ...
24 خرداد 1391

علم

سلام به همگي 49 8 ماهه بودن هم صفاي خاص خودش رو داره. انگار که آدم کم کم داره به يک حدي از رشد بالايي ميرسه که مي خوان بهش اجازه ي حضور در دنيا رو بدند. مثل اينه که، به آخرين درجه هاي فهمت رسيده باشي و بخاي بري مقطع بعدي. البته نکته مهمش اينه که ماها، چون که علممون خيلي ناقصه و از علم قرآن و اهل بيت عليهم السلام هم حذّ کافي نبرديم نمي دونيم بايد در هر هفته و ماه با ني نيِ درونمان، چه بگوييم و از چه با او سخن کنيم، تا اسباب رشد بيش از پيش روحي او فراهم و زمينه ي بلندپروازيهاي ولايت مدارانه ي اين نسل را آماده کنيم!!! اميدوارم، واقعا اميدوارم به اون روزي که، اين مباحث استخراج شده و ما شاهد نسلي هستيم که قواي درک، فهم، علم،...
24 خرداد 1391

خدا

سلام به همگي 56 چيز ديگري تا آمدنم نمانده که آن را خدا مي خواهد. ما جنين ها خدا را خوووووب مي شناسيم. خدا همان است که بدون اينکه کسي دخالت کند و يا واسطه اي وارد شود، هر لحظه ما را تغذيه مي کند. حتي مادرم هم که از همه ي عالم به من نزديکتر است نه مقدارش را مي داند نه دقيقا شيوه اش را. تنها چيزي که همه مامان ها مي دانند اين است که يک بند ناف وجود دارد که بچه ها با آن، از گرسنگي نمي ميرند! خدا همان است که براي من محيط امن و آرامشي فراهم کرده تا براي خودم حرکت کنم و جولان بدم. محيطي براي رشد. 1 يک همچنين خدا يي را من عبادتش مي کنم 2 . اصلا مي خواهم بيايم و اين خدا را ببينم. با هاش زندگي کنم. برايش همه کا...
24 خرداد 1391

اربعين

سلام به همگي 57 چه روزهاي بزرگي را پشت سر مي گذارم.... تا که قدم هايم را در اين خاک نهم... اربعين نيز تماميده شد... ــــــــــــــــــــــــــــــــــ راستي اين هم عکس دوست جديد منه. فعلا با بابايي اش بيشتر دوستم تا خودش. بابايش از من قول گرفته تا بيايم و رفيق تنهايي هايش شوم. مي خواهيم با همديگه دنيا رو بترکونيم. الله اکبر ...
24 خرداد 1391